ترجمه مقاله

کشته‌شده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ آلی ده، مقتول، کشته، معدوم، اعدام‌شده، مجازات‌شده، مصلوب، قربانی، به‌دار آویخته‌شده، سربریده، بسمل سربه‌نیست، نابود، هلاک مضروب، مصدوم، مجروح مرده، مردگان، مدفون
ترجمه مقاله