کلهشق
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اختیار فردی؛ عام
شق، سرسخت، یکدنده، قاطع، خودرأی▼، راسخ، مصمم، بددنده، سمج
معتاد، محافظهکار، خشک، انعطافناپذیر، فسیل، وسواسی، عادتکرده، کوتهفکر
رامنشدنی، عبوس، ترشرو
محکم، تغییرناپذیر، استوار، تسلیمناپذیر، مقاوم
جاهل، نادان
تندرو، رادیکال، باز، افراطی
جدی، دقیق، ملانقطی
فدایی