ترجمه مقاله

اشکان

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
«عشق» یک واژهٔ یونانی است، و نه عربی است نه پارسی. یونانی ها واژه ای دارند به نام «اشکیموس» و یا «اشکینوس». این واژه به چَم (معنای) قطره، آبی که از چشم فرو ریزد، باران، سیل، روان شدن، جاری شدن و .... است. این واژه در زمان حملهٔ اسکندرِ گُجَستَک به ایران بزرگ، در حدود دوهزار و دویست سال پیش، وارد ایران شد، و پسوند اسم یونانی آن افتاد و تبدیل به «اَشک» شد، و در زبان فارسی، برای راحتی تلفظ، «اَ» تبدیل به «اِ» شد و «اَشک» تبدیل به «اِشک»، بعدها که اعراب ایران بزرگ را تصرّف کردند، این واژهٔ «اِشک» وارد زبان تازیان (اعراب) شد و معرّب شد. و چون یونانی ها «ق» ندارند و به جای این حرف، از حرف «ک» استفاده می کنند، پس حرف «ک» در خاور زمین تبدیل به «ق» شد. پس «اِشک» تبدیل به «اِشق» شد. و در زبان عربی حرف «اِ» تبدیل به «ع» شد، و در نهایت «اِشک» معرّب شد و به «عِشق» تبدیل شد. بر این اساس، برخی معتقدند که نام اشکانیان، سلسلهٔ شاهنشاهیِ ایرانِ باستان، آنگونه که می گویند، از نام «اشک» که جدّ اینان بوده، گرفته نشده است، بلکه «اشکانیان» به معنای «عاشقانِ ایران» است. و اشکانیان این نام را بر خود گماردند، تا برای یونانیان هم قابل فهم باشد، و آنان بفهمند که اینان در راه ایران، با عشق از خون و جان خود می گذرند. و گذشتند و ایران را پس گرفتند. و اینچنین شد که معنای جدید «از جان گذشتن برای به دست آوردن» به معانی واژهٔ «عشق» اضافه شد. و همچنین برخی معتقدند که اشکانیان نام پایتخت خود را «اشک آباد» گذاردند، که امروزه بر اساس همین دگرگونی زبان، به آن شهر باستانی، «عشق آباد» می گویند، که پایتخت امروزهٔ کشور ترکمنستان است. به این ترتیب می توان گفت که معنای واژهٔ «اشکان» هم «عاشق» است.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله