[گیلکی] حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست می دهد. دل و دماغ هیچ کاری را نداشتن. دلتنگی غریب. غم فزاینده ـ همچنین نام کتابی از امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی (سایه)
0
ناشناس:
به معنی خفه شد ه ها،یاخفگان ازریشه ی تاس:خفه گرفته شده است وواژه ای ایرانی مربوط به لرستان وزبان لری می باشدکه ریشه در زبان پهلوی دارد
برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نامتان در سایت منتشر خواهد شد.