تَعارُض:متعرض ومزاحم شدن, باهم خلاف کردن, اختلاف داشتن
1 -( مصدر ) خلاف یکدیگر ورزیدن متعرض یکدیگر شدن با هم اختلاف داشتن . 2 - ( اسم ) خلاف ورزی معارضه . جمع:تعارضات .
برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نامتان در سایت منتشر خواهد شد.