ترجمه مقاله

ثیبوبه

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
[ ث َی ْ بو بَ ة ] (ع مص) (اصطلاح فقهی، اصطلاح حقوقی) حالت زنی که شوی دیده و اکنون بی شوی است ، به طلاق یا مرگ شوی . بیوگی . عوانی . بی فریادرسی . مقابل دوشیزگی . خلاف بکارت . || حالت مردی زن گرفته و اکنون بی زن است ، به طلاق مرگ زن . مقابل عزوبت . || در مرد و زن هر دو مستعمل است . واژه نامۀ فارسی به انگلیسی: defloration, widowhood

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله