حباب
واژهنامه آزاد
ناشناس:
آب سوار. || (پیشنهاد کاربران) باداب، کفاب، کفباد، کف کوژ، آبکوژ، کفگوی یا گویکف.
ناشناس:
(آشتیانی) تنگل. چرا که تن آن چون گل نرم، نازک و خوش نگار است.
برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نامتان در سایت منتشر خواهد شد.