ترجمه مقاله

رایمند

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
خدای رای و تدبیر ایران باستان؛ صاحب رای و اندیشه؛ متفکر.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله