ترجمه مقاله

زال

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
زالِ نریمان،فرزند سام،دوتا اسم داشت.ینی قبل از اینکه سام برای پسرش اسم بذاره،از خونه انداختش بیرون،با اون مـوی سپید،براش ننگ بود.سیمرغ اونو زال صدا کرد.بیست و چند سال بعد که سام از زنده بودنِ پسرش خبردار شد،رفت که بیاردش پیش خودش.فکرکرد حتماً اسم نداره،چطور میشه یه حیوون براش اسم گذاشته باشه آخه؟صداش کرد "دستان"،دستانِ سام.نور به قبـر استادِ زرّین نواز و آستان جانان بباره.اسم آلبوم شاهکار قرن‌شونو گذاشتن "دَستان"...

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله