ترجمه مقاله

سرگزی

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
سرگروه -سردسته نام طایفه بزرگی است در سیستان مفهوم واژه:گز به معنی متر که قدیم الایام به هر 104 سانتی متر یک گز می گفتند واز آنجاییکه در گذشته در منطقه سیستان جهت مبارزه با دشمنان ،سربازان و افراد مبارزرا نظم می دادندوهر یک متر( یک گز )یک نفر قرار می گرفت(مانند دسته وگروهان فعلی)وبه آن شخصی که به عنوان سرگروه و سردسته ،سمت راست صف جلو قرار می گرفت سرگزی می گفتند.
0
ناشناس:
(زابلی، سیستان) سربلند و سرافراز. نام یکی از طوایف بزرگ سیستان.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله