ترجمه مقاله

شاهنامه

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
شاهنامه شاهنامه نام یک عده از کتب منثور و منظوم حماسی است که در آنها سرگذشت شاهان ایران یاد شده . شاهنامه های منثور:1 - شاهنامه ابوالموید بلخی که کتابی بود عظیم در شرح تاریخ و داستانهای ایران قدیم و آنرا شاهنامه بزرگ و شاهنامه مویدی هم گفته اند . درین کتاب بسیاری از روایات واحادیث ایرانیان راجع به پهلوانان و شاهان آمده که اغلب آنها در شاهنامه فردوسی و دیگر منظومه های حماسی متروک مانده و از آنها نامی برده نشده و با باختصار سخن گفته شده است:مانند اخبار آغش و هادان ( پهلوان عهد کیخسرو ) و کی شکن ( برادز زاده کیکاوس ) و گرشاسپ . علاوه بر اینها در شاهنامه مذکور اخبار نریمان و سام و کیقباد و افراسیاب و لهر اسب بتفصیل بسیار آمده بود. این کتاب بسبب تفصیل و نظم داستانهای قهرمانی در قرنهای بعد متروک شده و از میان رفته است . 2 - اهنامه ابو علی محمد بن احمد بلخی . این شاهنامه و کتابی متقن و معتبر و مستند باسناد مهم زمان بود و مولف سیر الملوکها و تواریخ در تالیف کتاب خود استفاده کرده بود . 3 - شاهنامه ابومنصور . بامر ابومنصور محمد بن عبدالرزاق حاکم طوس در حدود 346 ه.ق.شاهنامه ای بنثر فارسی تدوین شد که بعد ها فردوسی از آن استفاده کرد. امیر مذکور وزیر خود ابومنصور معمری را مامور این کار کرد و او چند تن از دانشمندان و مورخان را گرد آورد از جمله سیاح ( ماخ ?) از هرات یزدان دادبن شاپور از سیستان ماهوی ( شاهوی ? ) خورشید پسر بهرام از نیشابور شادان پسر برزین از طوس و آنان شاهنامه ابومنصوری را تالیف کردند.دانشمندان مزبور داستانهای ایرانی را از کتب پهلوی و مخصوصا خدای نامه و روایات شفاهی جمع آوری کردند. این شاهنامه از بین رفته و فقط مقدمه آن باقی است که طبع شده . شاهنامه های منظوم:1 - شاهنامه یا گشتاسپ نامه دقیقی 2 - شاهنامه فردوسی - فردوسی در حدود 71 - 370 ه.ق. بنظم شاهنامه اقدام کرد .ماخذ فردوسی عبارتست از:شاهنامه منثور ابومنصوری بعضی روایات شفاهی و برخی آثار مکتوب . فردوسی پس از اتمام ( 384 ) مدتی در صدد بود که پادشاهی بزرگ یا بدو شاهنامه را بنام او کند تا در حدود سالهای 95 - 394 ( ظاهرا تاریخ نخستین آشنایی فردوسی با دربار محمود ) در آن شد که در شاهنامه تجدید نظر و آنرا تکمیل و بنام محمود کند . و گویا پس از 402 - 401 شاهنامه را بدربار محمود تقدیم کرد ولی در شاهنامه بنظر قبول ننگریستند . فردوسی در سنین نزدیک بموت هم ظاهرا مشغول تجدید نظر نهائی در شاهنامه بوده و ابیاتی بر آن افزوده است . عده ابیات شاهنامه بشصت هزار میرسیده ولی نسخ معمول گاه کمتر و گاه بسبب الحاق ابیات غیر اصلی زیادترازین مقدار دارند . موضوع شاهنامه تاریخ و داستانهای ایران باستان است از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ایران بدست عرب . این سرگذشت ممتد شامل سه دوره متفاوت است:1 - دوره اساطیری از عهد کیومرث تا ظهور فریدون .2 - دوره پهلوانی از قیام کاوه تا قتل رستم .3 - دوره تاریخی از اواخر عهد کیان ببعد ( ولی این بخش با افسانه ها و داستانهای حماسی آمیخته است ). در شاهنامه از چهار سلسله بحث شده:1 - پیشدادیان 2 - کیانیان . 3 - اشکانیان ( باختصار ) 4 - ساسانیان . فردوسی در نقل روایات از ماخذ خود نهایت امانت را بکار برده و در وصف مناظر طبیعی میدانهای جنگ خصایص پهلوانان کمال مهارت را نشان داده است . داستانهای عشقی شاهنامه با آنکه آمیخته بعناصر حماسی است جذاب و دلکش میباشد . در مقدمه شاهنامه و آغاز و پایان سرگذشتها فردوسی بحکمت و موعظه می پردازد .بطور کلی شاعر در بیان افکار و نقل و معانی و سادگی زبان و فکر و روشنی سخن و استحکام و انسجام کلام بحد اعلای فصاحت و بلاغت ممکن رسیده است . کتابی که در آن شرح زندگانی و نبرد شاهان و پهلوانان آنان آمده سیر الملوک خدای نامه .
0
ناشناس:
کتابی که در آن سرگذشت پادشاهان ایران، به نظم یا نثر، گرد آمده باشد.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله