ترجمه مقاله

هزاره

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
هزاره (فتح ها) یک قوم بومی افغانستان است که بیشتر در مناطق مرکزی افغانستان به نام هزاره جات زندگی می کنند. هیونتسینگ، زائر بودایی چینی، در قرن ششم میلادی به بامیان سفر کرد و از دیدن مردمانی با چهرۀ چینی در آنجا شگفت زده شد و انها را هوساله (خوشدل، خوش قلب) نامید. (در آن زمان، بامیان یکی از بزرگترین و مهمترین مراکز بودیزم به شمار می رفت.) هزاره ها در ولایات بامیان، میدان وردک، کابل، غور، غزنی، دایکندی، ارزان، بلخ، پروان، پنجشیر، بغلان، هرات، تخار، کندز، سمنگان، و سایر نقاط افغانستان زندگی می کنند. هزاره ها از نژاد زرد آسیایی اند و صورت گِرد، چشمان بادامی و سیاه و موهای سیاه دارند. بیشتر شیعه اند و بیشتر پیرو فقه امام جعفر صادق (دوازده امامی) می باشند و شماری از آن ها هم سنی اند. هزاره ها به زبان فارسی با گویش هزارگی سخن می گویند که واژه های ترکی، مغولی، سانسکریت و کلمات بسیار اصیل فارسی در آن جای دارد. تقریباً حدود یک سوم جمعیت افغانستان را هزاره ها تشکیل می دهند. جمعیت بزرگی از هزاره ها در پاکستان و ایران زندگی می کنند. بیشتر ایرانی ها به اشتباه تصور می کنند که همۀ مردم افغانستان خصوصیات فیزیکی، ظاهری و فرهنگی هزاره ها را دارند. هزاره ها تا به امروز چند بار قربانی نسل کشی و تجاوز بوده اند.
0
ناشناس:
(افغانی) هَزارَه؛ نام قومی از اقوام ساکن در افغانستان، پاکستان، و برخی نواحی ایران. در گذشته، قوم هزاره را غرج، غرجه، غرچه و غز می نامیدند.
0
ناشناس:
ازاره، آزره، هزاره؛ قومی از اقوام اصیل افغانستان و اقوام خراسان که امروزه خاوری نیز گفته می شود.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله