ترجمه مقاله

ورمزیار

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
نام محله ای شهرهمدان که درزمانهای خیلی دور به علت شرارت تبعیدشده بودندواسم کنونی این محل به خیابان کرمانشاه تغییریافته است
0
ناشناس:
ورمزیار نام ایلی است که به شجاعت ودلیری شهره بوده و بمنظور صیانت وپاسداری از مرزهای آنزمان مملکت درمقابل حمله عثمانی ها وروسیه تزار درمرز میان این دوکشوردرمنطقه ای بنام دره شام واقع در شهرستان جلفا ساکن گردیده اند.این ایل متشکل از ۲۸طایفه است .بیشترنفرات این ایل در روستاهای کلیدداغی-ویرانباغ-قره ناز- گجلرات و...ساکن بوده ودرحال حاضردرهادیشهر سکنی گزیده اند.نام ورمزیار برگرفته ازجد بزرگوارشان بوده بنام ورمزیار که برادر دیگری بنام جلال داشته و نوادگان او هم درمرز ترکیه وعراق ساکن شده اند. حماسه دلیران ورمزیار: در جریان دوره دوم جنگ های ایران و روس و بعد از انتخاب باسگوویچ آن سردار باهوش وباتجربه به فرماندهی سپاه روسیه تزاری، سپاه ایران در دونقطه اصلاندوز ونخجوان متحمل شکست سختی گردید به طوری که در جبهه اصلاندوز در اثر پاتک روسها آنچنان سردرگم شدند که تا تبریز نتوانستند سپاه را جمع آوری و سازماندهی نمایند. اما در جبهه نخجوان بعد از حمله و پاتک سپاه روس به فرماندهی باسگوویچ و عقب نشینی سپاه ایران حرمسرای سپاه ( باعنایت به مدت زمان جنگهای آن زمان که سال ها طول میکشید و مرخصی در کار نبود ،به همین خاطر همسران سپاهیان نیز با آنان همراه بودند و در اردوگاه جای می گرفتند.) و سرداران ایرانی در قلعه عباس آباد ماند. این خبر خشم فتحعلی شاه را برانگیخت . بعد از چندین شورا و طراحی نقشه آزاد سازی حرمسرای شاهی از دست روسها ، 600 تن از دلیران ورمزیار به فرماندهی علی بیگ از طایفه ی چت ازلی که همیشه به شجاعت و جنگ جویی شهرت داشتند داوطلب اینکار شدند. آنها با حمله غافلگیرانه به قوای روسی (شبیخون ) آنها را عقب رانده ( ۱۵۰ سرباز روسی را کشتند و ۱ افسر عالی رتبه را به اسارت گرفتند.)و خود را به حرمسرا رسانده و کلیه زنان را از دست دشمنان آزادنموده و با خود می آوردند که در بین راه تعدادی از زنان می میرند ولی بقیه نفرات سالم تحویل سپاه ایران میگردد. در مقابل این دلاوری و شجاعت دلیران ورمزیار ،فتحعلی شاه این مناطق را از پرداخت مالیات معاف کرد و عنوان خانی و بیگی را برای علی بیگ برگزید.
0
ناشناس:
اهورامزدایار - اورمزدیار - ورمزیار در زبان لری ، به عنوان یکی دیگر از زبان های ایرانی، شاهد صورت اصیل «اهوره مزدا»ی باستانی هستیم:«هرمز» و «ورمز». صورت نخستین، یعنی «هرمز» (با آوانگاری کردی لری لاتین Hirmiz)، ممکن است وام واژه ای از پارتی (چه به صورت مستقیم یا احیاناً از طریق فارسی) قلمداد نمود. این واژه را می توان به صورت پراکنده در زیرگویش های کردی شمالی (کورمانجی) یافت نمود. امّا صورت دیگر این واژه در کردی مرکزی (سورانی) و کردی جنوبی و لری دیده می شود:«ورمز» (Wirmiz). واژه ی اخیر اصیل ترین صورت کلمه ی باستانی «اهوره مزدا» در زبان کردی است. تبدیل «هوـ» آغازین به «وـ» از خواصّ گویش های مرکزی، و تاحدودی جنوبی، کردی محسوب می شود که در واژه ی «ورمز» شاهد آن هستیم. این واژه را در کمال شگفتی می توان در عنوان یکی از طوایف نامدار لر و کرد، مستقر در منطقه ی بیجار گروس، نیز مشاهده نمود:«ورمزیار». اصطلاح «ورمزیار» تحت اللفظاً به معنی «اورمزدیار» یا «اهورامزدادار» بوده و نشان گر انتساب به «اهوره مزدا»ست.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله