ترجمه مقاله

وزمه

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
(واژۀ پیشنهادی کاربران) (Vazmeh) کامیون، بارکش. واژه اى کهن به چم گارى هاى بزرگ بارى، که در این زمانه مى توان به جاى کامیون از آن بهره برد. از این دست مى توان داشت: وزمیدن: حمل و نقل کردن؛ وزمایش: عمل حمل و نقل؛ وزمنده: کسی که حمل و نقل می کند؛ وزمیده: آنچه حمل و نقل شده؛ وزمت: محموله؛ وزمان: ترمینال باربرى.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله