ترجمه مقاله

کهنمو

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
کهنمو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی از حومه ٔ بخش اسکو است که در شهرستان تبریز واقع است و 1151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
0
ناشناس:
کهنمو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی از حومه ٔ بخش اسکو است که در شهرستان تبریز واقع است و 1151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
0
ناشناس:
کهنمو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی از حومه ٔ بخش اسکو است که در شهرستان تبریز واقع است و 1151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
0
ناشناس:
کهنمو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی از حومه ٔ بخش اسکو است که در شهرستان تبریز واقع است و 1151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله