ترجمه مقاله

گردآلو

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
گونه ای وسیلۀ یازی در استان گیلان، به ویژه در رشت. قطعه ای چوب استوانه ای که یک طرف آن را به شکل مخروطی با رأس تیز در می آوردند. قطر استوانه از دو تا پنج سانتیمتر، و گاهی بیشتر، و بلندی آن از دو تا ده سانتیمتر بود. این قطعه را طوری خراطی می کردند که قطر با بلندی هماهنگ باشد. گردالو را با دست می جرخاندند و بر زمین پرتاب میکردند و با ترکه ای به طول 50 تا 60 سانتیمتر، که بر یک سر آن نخ محکمی می بستند، بر گردالوی چرخان بر زمین می زدند تا بیشتر بچرخد. این بازی را گردالوبازی می نامیدند و کودکان بیشتر در تعطیلات تابستان آن را بازی میکردند.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله