گردشگریفرهنگ انتشارات معین( ~ . گَ) (حامص .) سفر کردن به کشورها و جاهای مختلف برای دیدن و تماشا کردن و تفریح و...، توریسم .
گردشگریtourismواژههای مصوب فرهنگستانمسافرت بهمنظور تفریح و تجارت و بازدید و غیره متـ . جهانگردی * مصوب فرهنگستان اول
ارائهکنندة خدمات گردشگریprovider of tourism servicesواژههای مصوب فرهنگستانمؤسسه یا فردی که نیازهای گردشگران را برآورده میکند
اردوگاه گردشگریholiday campواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای اقامتگاهی که در آن انواع کلبه و کاروانک گردشگری را همراه با تسهیلاتی برای سرگرمی و خرید و پذیرایی در یک مکان در اختیار گردشگران قرار میدهند
چشناسرواژهنامه آزادنام روستایی است در استان گیلان ،شهرستان سیاهکل ، بخش دیلمان دارای جاذبه گردشگری و طبیعتی بکر و بی بدیل می باشد و به معنای پیشرو در تعلیم و تربیت است .