آپاندیسیتفرهنگ فارسی عمیدالتهاب آپاندیس یا زائدۀ روده کور که بسیار دردناک است و با عمل جراحی و برداشتن آن معالجه میشود.
آپاندیسیتفرهنگ فارسی معین[ فر. ] ( اِ.) = آپاندیس : ورم ضمیمة رودة کور که بسیار دردناک و گاه کشنده است ، آویزه آماس . (فره ).
پاییندستdownstream 1واژههای مصوب فرهنگستانمسیری که زیمایه/ آنزیم رِنا بسپاراز از نقطۀ پیشبَر به سمت پایانگر ژن طی میکند
آپاندیسفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) زائدۀ کوچک و کرمیشکلی در بدن انسان در طرف راست و در انتهای رودۀ کور.۲. (پزشکی) = آپاندیسیت
سایربیماریهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بیماریها، امراض عصبی، بیماریعفونی عفونت▲، آرتروز، آفتابزدگی، آلزایمر، باد فتق، بادِ سرخ، آپاندیسیت، آپاندیس، آویزه، اِبولا، اسکوربوت، الکلیسم، برِیبری، بواسیر، غمباد، گواتر، اماس، مولتیپل اسکلروز، ...