ارگوازیلغتنامه دهخداارگوازی . [ ] (اِخ ) موضعی است در جنوب شرقی ایلام . || یکی ازطوایف ملکشاهی کرد. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 68).
عرگوزیلغتنامه دهخداعرگوزی . [ ع َرر ] (حامص مرکب ) شور و غوغای بی محل . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). صورتی از عر وگوز و آن اشاره است به تیز دردادن خر هنگام نهیق .
عرگوزیلغتنامه دهخداعرگوزی . [ ع ُرر ] (حامص مرکب ) به گوز سرگین برآوردن ، چه «عر»بالضم بمعنی سرگین است . (آنندراج ) (غیاث اللغات ).