استردادلغتنامه دهخدااسترداد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) طلب بازپس چیزی کردن . داده را واپس خواستن . (غیاث ). رد کردن خواستن . وادادن خواستن . (زوزنی ). پس گرفتن :ابداً یَسْتَرِدﱡ ما وهب الدهر.- استرداد کردن ؛ رد کردن خواستن . داده را واپس خواستن .|| بازگردانیدن خواست
استردادdrawbackواژههای مصوب فرهنگستانبازگرداندن عوارض گمرکی کالاهای وارداتی، درصورتیکه این کالاها مجدداً صادر شوند
جُرم استردادیextradition crimeواژههای مصوب فرهنگستانرفتاری که در هر دو کشور درخواستکننده و مستردکنندۀ مجرمان پیگرد قانونی داشته باشد