اقمرلغتنامه دهخدااقمر. [ اَ م َ ] (ع ص ) سپید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ابیض . (اقرب الموارد). || سپید مایل به تیرگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).- حمار اقمر ؛ خر سفید مایل به تیرگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).- س
جامع اقمرلغتنامه دهخداجامع اقمر. [ م ِ ع ِ اَم َ ] (اِخ ) مسجدی است در شارع المعز لدین اﷲ که از مفاخر آثار خلفاء فاطمیه است . این جامع را خلیفه الاَّمر باحکام اﷲ ابوعلی منصوربن المستعلی باللّه بنا کرد. و ابوعبداﷲ محمدبن فاتک وزیر خود را به این کار گماشت . این مسجد از مساجد معلقه است و در زیر آن دک
کلاته آقامیرلغتنامه دهخداکلاته آقامیر. [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
مزرعه ٔ آقامیرلغتنامه دهخدامزرعه ٔ آقامیر. [ م َ رَ ع َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند،واقع در 32هزارگزی جنوب خاوری خوسف و 2هزارگزی شمال باختری گل فریز جلگه ٔ معتدل سکنه 142</s
ژاکمارلغتنامه دهخداژاکمار. [ ک ِ ] (اِخ ) ژول فردینان . گراورساز فرانسوی ، متولد در پاریس بسال 1837 و متوفی بسال 1880 م .
اقمارلغتنامه دهخدااقمار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قمر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ قمر، به معنی ماه ازشب سوم تا آخر ماه . (آنندراج ). || ج ِ قمیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قمیر شود.
جامع اقمرلغتنامه دهخداجامع اقمر. [ م ِ ع ِ اَم َ ] (اِخ ) مسجدی است در شارع المعز لدین اﷲ که از مفاخر آثار خلفاء فاطمیه است . این جامع را خلیفه الاَّمر باحکام اﷲ ابوعلی منصوربن المستعلی باللّه بنا کرد. و ابوعبداﷲ محمدبن فاتک وزیر خود را به این کار گماشت . این مسجد از مساجد معلقه است و در زیر آن دک
کوژهلغتنامه دهخداکوژه . [ ژَ / ژِ ] (اِ) خرالاغ سفید را گویند و به عربی اقمر خوانند. (برهان ). خر سپیدرنگ را گویند که به عربی اقمر خوانند. (آنندراج ). خر سپید. (ناظم الاطباء). خر سفیدرنگ . اقمر. (فرهنگ فارسی معین ).
قمرلغتنامه دهخداقمر. [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قُمریّه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قمریه شود. || ج ِ اقمر بمعنی سخت سفید و از این جهت است که قمری پرنده ٔ معروف را قمری گویند. (از معجم البلدان ).
قمراءلغتنامه دهخداقمراء. [ ق َ ] (ع ص ) مؤنث اقمر. (اقرب الموارد). ماهتاب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شب روشن با ماه . (منتهی الارب ). لیلة قمراء؛ شبی ماهناک . (مهذب الاسماء). شبی بامهتاب . || اتان قمراء؛ خر ماده ٔ سپید مایل به تیرگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) مرغی است .
جامع اقمرلغتنامه دهخداجامع اقمر. [ م ِ ع ِ اَم َ ] (اِخ ) مسجدی است در شارع المعز لدین اﷲ که از مفاخر آثار خلفاء فاطمیه است . این جامع را خلیفه الاَّمر باحکام اﷲ ابوعلی منصوربن المستعلی باللّه بنا کرد. و ابوعبداﷲ محمدبن فاتک وزیر خود را به این کار گماشت . این مسجد از مساجد معلقه است و در زیر آن دک