انحلاللغتنامه دهخداانحلال . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) گشاده گردیدن گره . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گشاده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ).حل شدن . بازشدن . گشوده شدن (گره و مانند آن ). (فرهنگ فارسی معین ). یقال : انحلت العقدة. (ناظم الاطباء). انتقاض . (از اقرب الموارد). ||
انحلالفرهنگ فارسی عمید۱. از میان رفتن و برچیده شدن یک اداره یا بنگاه؛ برچیدگی.۲. (شیمی) حل شدن مادهای در حلال، مثل حل شدن قند یا نمک در آب.۳. [قدیمی] گشوده شدن گره.۴. [قدیمی] باز شدن.
انهلاللغتنامه دهخداانهلال . [ اِ هَِ ] (ع مص ) سخت ریخته شدن ابر و باران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ریخته شدن . (المصادر زوزنی ). || باران نازل کردن آسمان . (از اقرب الموارد). || روان شدن اشک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
قابل انحلاللغتنامه دهخداقابل انحلال . [ ب ِ ل ِ اِ ح ِ ] (ص مرکب ) انحلال پذیر. رجوع به قابلیت انحلال شود.
قابلیت انحلاللغتنامه دهخداقابلیت انحلال . [ ب ِ لی ی َ ت ِ اِ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) انحلال پذیری . رجوع به قابل انحلال شود.
انحلال فشاریpressure dissolution, pressure solutionواژههای مصوب فرهنگستانفرایند انحلالی که، براثر افزایش فشار بیرونی نسبت به فشار آبِ درون منافذ، در سطح تماس دانهها یا بلورها روی میدهد
راهبُرد انحلالliquidation strategyواژههای مصوب فرهنگستانراهبرد فروش تمام داراییها و توقف فعالیتهای سازمان
قابل انحلاللغتنامه دهخداقابل انحلال . [ ب ِ ل ِ اِ ح ِ ] (ص مرکب ) انحلال پذیر. رجوع به قابلیت انحلال شود.
قابلیت انحلاللغتنامه دهخداقابلیت انحلال . [ ب ِ لی ی َ ت ِ اِ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) انحلال پذیری . رجوع به قابل انحلال شود.
انحلال فشاریpressure dissolution, pressure solutionواژههای مصوب فرهنگستانفرایند انحلالی که، براثر افزایش فشار بیرونی نسبت به فشار آبِ درون منافذ، در سطح تماس دانهها یا بلورها روی میدهد
راهبُرد انحلالliquidation strategyواژههای مصوب فرهنگستانراهبرد فروش تمام داراییها و توقف فعالیتهای سازمان
رَخ انحلالیsolution cleavageواژههای مصوب فرهنگستانرَخی که با رگههای بازماندۀ انحلالناپذیر یا سوگیری ترجیحی دانههای طویل یا ورقههای میکا مشخص میشود متـ . رَخ انحلال فشاری pressure solution cleavage
انحلال فشاریpressure dissolution, pressure solutionواژههای مصوب فرهنگستانفرایند انحلالی که، براثر افزایش فشار بیرونی نسبت به فشار آبِ درون منافذ، در سطح تماس دانهها یا بلورها روی میدهد
انحلال پذیریواژهنامه آزادمفهومی بنیادی در علم شیمی و مبحث محلول هاستکه میزان حل شدن یک ماده ( جامد ، مایع یا گاز)را در یک حلال مشخص (جامد ، مایع یا گاز ) نشان می دهد
قابل انحلاللغتنامه دهخداقابل انحلال . [ ب ِ ل ِ اِ ح ِ ] (ص مرکب ) انحلال پذیر. رجوع به قابلیت انحلال شود.
قابلیت انحلاللغتنامه دهخداقابلیت انحلال . [ ب ِ لی ی َ ت ِ اِ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) انحلال پذیری . رجوع به قابل انحلال شود.
دمای بحرانی انحلالcritical solution temperatureواژههای مصوب فرهنگستاندمایی که بالاتر از آن دو مایع با هر نسبتی در یکدیگر حل میشوند
دمای بحرانی بالایی انحلالupper critical solution temperatureواژههای مصوب فرهنگستاندمای بحرانی انحلالی که، در دماهای بالاتر از آن، مخلوط دوتایی با هر ترکیببندی بهصورت محلولی تکفاز و همگن درمیآید و در دماهای کمتر از آن جدایش فاز رخ میدهد متـ . دمای همآمیز بالایی upper consolute temperature
دمای بحرانی پایینی انحلالlower critical solution temperatureواژههای مصوب فرهنگستاندمای بحرانی انحلالی که، در دماهای پایینتر از آن، مخلوط دوتایی با هر ترکیببندی بهصورت محلولی تکفاز و همگن درمیآید و در دماهای بالاتر از آن جدایش فاز رخ دهد متـ . دمای همآمیز پایینی lower consolute temperature