ترجمه مقاله

تصور

tasavvor

۱. صورت کسی یا چیزی را در خیال خود مجسّم ساختن.
۲. گمان کردن؛ پنداشتن؛ انگاشتن.

۱. اندیشه، انگار، پندار، تخیل، تفکر، خیال، زعم، فکر، گمان، مخیله، وهم ≠ تصدیق
۲. اندیشه کردن، اندیشیدن، انگاشتن ≠ تصدیق کردن

انگارش، انگار، انگاشت، انگاره

ترجمه مقاله