تقریعلغتنامه دهخداتقریع. [ ت َ ] (ع مص ) از جایی برکندن قوم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). درشتی کردن . (از اقرب الموارد). || مضطرب و بی آرام ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بیقراری . (غیاث اللغات ). || تر کردن شیرده سر بچه ٔ خود را از سر پستان دیگر و ذلک ؛ اذا
تقرئةلغتنامه دهخداتقرئة. [ت َ رِ ءَ ] (ع مص ) بند کردن زن جهت استبراء تا انقضای عده ٔ او. (از اقرب الموارد). رجوع به تقری شود.
تقرحلغتنامه دهخداتقرح . [ ت َ ق َرْ رُ ] (ع مص ) آماده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || ریش شدن . (اقرب الموارد). || (اِمص ، اِ) ریش شدگی و ریش و قرحه . (ناظم الاطباء). رجوع به قرحه شود.
تقرعلغتنامه دهخداتقرع . [ ت َ ق َرْ رُ ] (ع مص ) برگشتن از پهلو به پهلو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : بت اتقرع ؛ ای اتقلب و لاانام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
تقرةلغتنامه دهخداتقرة. [ ت َ ق ِ رَ ] (ع اِ) تقره . زیره ٔ رومی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به لغت بربر زیره ٔ رومی را گویند و آنرا به فارسی نانخواه و کردیا خوانند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا). || گشنیز. || دیگ افزار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
سرزنش کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تثریب، تقریع، تشنیع ۲. شماتت کردن، ملامت کردن، عتاب کردن، نکوهش کردن، نکوهیدن ≠ ستایش کردن، ستودن
ابن جلابلغتنامه دهخداابن جلاب . [ اِ ن ُ ؟ ] (اِخ ) نام فقیهی شافعی ، مؤلف کتاب تقریع. وفات 214 هَ .ق .
سرزنشفرهنگ مترادف و متضادبدگویی، بیغاره، پیغاره، تعنت، تقبیح، تشنیع، تقریع، سرکوفت، شماتت، شنعت، طعن، طعنه، عتاب، قدح، لوم، مخالفت، مذمت، معاتبت، معاتبه، ملام، ملامت، نکوهش ≠ تمجید، ستایش
تبکیتلغتنامه دهخداتبکیت . [ ت َ ] (ع مص ) زدن کسی را با شمشیر و عصا و امثال آنها. (از اقرب الموارد) (ازقطر المحیط). زدن کسی را بشمشیر و چوبدستی و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پیش آمدن کسی را بمکروه . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || غلبه کردن
تفصیلغتنامه دهخداتفصی . [ ت َ ف َص ْ صی ] (ع مص ) از دشواری و تنگی بدر آمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی )(از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). خلاص شدن انسان از مضیقه و بلیه و دین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : اگر استبداد و استقلال تو... و تفصی از