ترجمه مقاله

دبدبه

dabdabe

۱. فروشکوه؛ تشریفات.
۲. [قدیمی، مجاز] سروصدای موکب سلاطین و بزرگان در حال حرکت.
۳. [قدیمی] صدای برخورد سم چهارپایان به زمین.
۴. [قدیمی] بانگ طبل و دهل.

تجمل، جاه، جبروت، جلال، حشمت، طمطراق، کوکبه

ترجمه مقاله