25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
ستوهیدن
ستوه
ستوه
فرومانده
اعیا
ازپاافتاده
بیشتر بدانید
ازمجرار
cicatricle
propensely
maladministers
acraze
ابرو پاچه بُزی
ستوهیده
sotuhide
معنی
۱. خسته و درماندهشده.
۲. بهتنگآمده.
جستوجوی دقیق
ستوهیده
فرهنگ فارسی عمید
۱. خسته و درماندهشده.۲. بهتنگآمده.