لماعةلغتنامه دهخدالماعة. [ ل َم ْ ما ع َ ] (ع اِ) عقاب . || دشت درخشان سراب . || جان دانه یعنی پیش سر کودک مادام که بجنبد. (منتهی الارب ). یافوج .
لماعةلغتنامه دهخدالماعة. [ ل َم ْ ما ع َ ] (ع اِ) عقاب . || دشت درخشان سراب . || جان دانه یعنی پیش سر کودک مادام که بجنبد. (منتهی الارب ). یافوج .
الماعلغتنامه دهخداالماع . [ اِ ] (ع مص ) ربودن . (تاج المصادر بیهقی ). ربودن چیزی را. (منتهی الارب ). ربودن چیزی و دزدیدن و بردن آن . (از اقرب الموارد). || آبستنی آشکار کردن و پستان کردن مادیان و ماده خر و ماده شتر و ماده اسپ و سرهای پستان سیاه شدن آبستن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). درخشیدن