ترجمه مقاله

پیروزمند

piruzmand

۱. پیروزی‌یافته؛ به‌پیروزی‌رسیده؛ مظفر؛ پیروزوَر.
۲. کامیاب.

۱. پیروزگار، غالب، فاتح، ، منتصر، فیروزمند، مظفر، منصور
۲. کامیاب، مرادمند، موفق ≠ مغلوب

ترجمه مقاله