مضحیلغتنامه دهخدامضحی . [ م ُ ] (ع ص ) کسی که داخل به وقت چاشتگاه شده باشد. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). کسی که در چاشتگاه می آید. (ناظم الاطباء). || آنکه کاری را در چاشتگاه می کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ضحوةلغتنامه دهخداضحوة. [ ض َح ْ وَ ] (ع اِ) ضَحو. نیم چاشت . (منتهی الارب ) (بحر الجواهر). چاشتگاه . (زمخشری ). چاشتگاه یعنی پس آفتاب برآمدن .