۱. نوشتهای که شخص بهوسیلۀ آن از پولی که در بانک یا نزد صراف دارد مبلغی بگیرد یا به کسی حواله میدهد؛ حواله.
۲. قباله؛ سند: ◻︎ به قیصر سپارم همه یکبهیک / از این پس نوشته فرستیم و چک (فردوسی: ۸/۱۰۲)، ◻︎ آن بزرگان گر شوندی زنده در ایام او / چک دهندی پیش او بر بندگی و چاکری (امیرمعزی: لغتنامه: چک).
۱. تپانچه، سیلی، ضربت، کتک، کشیده
۲. برات، حواله، صک
۳. چانه
۴. چکه
۵. بنچاق، سند، قباله
۶. معدوم، نابود