کولیتلغتنامه دهخداکولیت . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) ورم مخاط روده ٔ فراخ که معمولاً با عوارض دفع بلغم و خون و چرک همراه است . ورم قولون . (فرهنگ فارسی معین ).
کولیتفرهنگ فارسی معین(کُ) [ فر. ] (اِ.) ورم مخاط رودة فراخ که معمولاً با عوارض دفع بلغم و خون و چرک همراه است ، ورم قولون .
کلوئیدcolloidواژههای مصوب فرهنگستانحالتی حد واسط بین محلول و تعلیق که در آن بزرگی ذرههای حلشونده بهاندازهای است که نور را پراکنده میکنند و درعینحال آنقدر کوچکاند که تهنشین نمیشوند
کلوئید حفاظتیprotective colloidواژههای مصوب فرهنگستانموادی که برای محافظت ذرات باردارشدۀ کلوئیدی از لخته شدن در یک محلول به کار برده میشوند
کولوتگویش بختیاریپنبه لوله کرده را درون روغن کرچک پیهسوز گذارند و براى روشنایى نوک آن را آتش زنند که هنگام سوختن دود بسیارى تولید مىکند.