پنجۀ آبرفتیalluvial fanواژههای مصوب فرهنگستانتودهای کمشیب و کمارتفاع و نسبتاً مسطح از مواد سنگی سست نهشتهشده بهوسیلۀ رود
مخروط آبرفتیalluvial cone, cone of detritus, debris coneواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پنجۀ آبرفتی با شیبهای بسیار تند
آبرفتفرهنگ فارسی عمید۱. آنچه از سنگ و خاک یا کف رودخانه که آب آن را ساییده یا تراشیده یا روبیده باشد.۲. موادی که در مجرای آب تهنشین شود.
آبرفتalluvium, alluvial depositواژههای مصوب فرهنگستانمواد آواری سستی که در نتیجۀ جریان آبهای جاری نهشته میشود
پنجۀ آبرفتیalluvial fanواژههای مصوب فرهنگستانتودهای کمشیب و کمارتفاع و نسبتاً مسطح از مواد سنگی سست نهشتهشده بهوسیلۀ رود
مخروط آبرفتیalluvial cone, cone of detritus, debris coneواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پنجۀ آبرفتی با شیبهای بسیار تند
کنگلومرای پنجهایfanglomerateواژههای مصوب فرهنگستانکنگلومرایی متشکل از نهشتههای پنجهآبرفتی آژندیده
پنجۀ آبرفتیalluvial fanواژههای مصوب فرهنگستانتودهای کمشیب و کمارتفاع و نسبتاً مسطح از مواد سنگی سست نهشتهشده بهوسیلۀ رود
مخروط آبرفتیalluvial cone, cone of detritus, debris coneواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پنجۀ آبرفتی با شیبهای بسیار تند