خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آب نبات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آب نبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] 'ābnabāt نوعی از شیرینی که با شیرۀ شکر درست میکنند.
-
واژههای مشابه
-
اب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: آباء] [قدیمی] 'ab پدر.
-
آب آشنا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آشناب› [قدیمی] 'āb[']āš[e]nā کسی که شناوری بداند؛ آشنا به آب؛ شناگر: ◻︎ کسی کاندر آب است و آبآشناست / از آب ار چو آتش نترسد رواست (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۹۸).
-
آب آهنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹آبآهنج› [قدیمی] 'āb[']āhang انسان یا حیوانی که از چاه آب بکشد؛ کشندۀ آب: ◻︎ کرده شیران حضرت تو مرا / سرزده، همچو گاو آبآهنگ (سنائی۲: ۱۹۳).
-
آب انبار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āb[']ambār ۱. حوض بزرگ روپوشیده در زیرزمین که سقف آن را با آجر میسازند.۲. جای ذخیره کردن آب.
-
آب باز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) 'ābbāz ۱. شناگر.۲. غواص.
-
آب بازان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'ābbāzān تیرهای از پستانداران دریایی، مانند بالِن، دلفین، و کاشالوت.
-
آب بازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'ābbāzi ۱. شناگری.۲. پاشیدن آب به یکدیگر برای تفریح.
-
آب بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) 'ābband ۱. کسی که یخ میسازد.۲. آنکه بستنی و پالوده یا ماست و پنیر و خامه درست میکند.۳. (اسم) سد.
-
آب بندی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'ābbandi ۱. (مکانیک) روان شدن قطعات تحت سایش در خودروها یا موتورسیکلتهای نو.۲. محل تهیۀ بستنی، ماست، پنیر، خامه، و مانندِ آن؛ لبنیاتی.۳. گرفتن یا جوش دادن درزهای وسایل یا ظروف فلزی.
-
آب بها
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābbahā پولی که در بهای آب میدهند؛ حقالشرب.آبپاش۱. ظرفی فلزی و دستهدار که سر لولۀ آن سوراخهای ریز دارد و برای آب پاشیدن روی گلها یا زمین به کار میرود.۲. کسی که شغل او آبپاشی بر روی گلها وگیاهان است.
-
آب پاشان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [قدیمی] 'ābpāšān = آبریزان
-
آب پاشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'ābpāši شغل و عمل آبپاش؛ پاشیدن آب بر زمین و باغچه و گل یا چیز دیگر.
-
آب پخشان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ābpaxšan کوهها و بلندیهایی که آبریز رودی را از آبریز رودهای دیگر جدا میکنند.