خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آتشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آتشه
/'ātaše/
معنی
برق؛ آذرخش.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آتشه
لغتنامه دهخدا
آتشه . [ ت َ ش َ / ش ِ ] (اِ) برق . آدرخش .
-
آتشه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ātaše) برق ؛ (در قدیم) آذرخش ؛ ← آذرخش .
-
آتشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ātaše برق؛ آذرخش.
-
آتشه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یا تِ ش ِ) (اِمر.) برق ، آذرخش .
-
آتشه
لهجه و گویش مازنی
aateshe پسوند تعیین نوع قدرت باروت مانند دو آتشه یا سه آتشه
-
واژههای مشابه
-
دو آتشه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
born-again, die-hard, diehard, fierce, hard-core, hidebound, proper, strong
-
دو اتشه
دیکشنری فارسی به عربی
غازي
-
کیشمیش دو آتشه
لهجه و گویش تهرانی
عرق تند و دوبار تقطیر شده
-
آجر دو آتشه (قدیمی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
clinker
-
محافظه کار دو آتشه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ultraconservative
-
هوادار دو آتشه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ideologue, true-blue
-
واژههای همآوا
-
اتشح
لغتنامه دهخدا
اتشح . [ اَ ش َ ] (ع ص ) مرد تشحه ناک و تشحه جدّ و حمیت است .