آتشبُرfire line/ firelineواژههای مصوب فرهنگستانهر نواری از زمین که برای مهار گسترش آتش از هرگونه مواد آتشگیر پاک شده باشد
خیش آتشبُرfire ploughواژههای مصوب فرهنگستانخیشی بزرگ و سنگین که برای ایجاد آتشبُر به اسب یا تراکتور میبندند
آتشبُر سردستیscratch lineواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آتشبُر ناقص که با شتاب بهعنوان ابزاری اضطراری برای جلوگیری از گسترش حریق احداث میشود
آتش برگلغتنامه دهخداآتش برگ . [ ت َ ب َ ] (اِ مرکب ) چخماق . آتش زنه : شد آنچنان برطوبت هوا که آتش برگ ز سنگ قطره برون آورد بجای شرار.حسین ثنائی .
خیش آتشبُرfire ploughواژههای مصوب فرهنگستانخیشی بزرگ و سنگین که برای ایجاد آتشبُر به اسب یا تراکتور میبندند
آتشبُر سردستیscratch lineواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آتشبُر ناقص که با شتاب بهعنوان ابزاری اضطراری برای جلوگیری از گسترش حریق احداث میشود
آتشبُر سردستیscratch lineواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آتشبُر ناقص که با شتاب بهعنوان ابزاری اضطراری برای جلوگیری از گسترش حریق احداث میشود
خیش آتشبُرfire ploughواژههای مصوب فرهنگستانخیشی بزرگ و سنگین که برای ایجاد آتشبُر به اسب یا تراکتور میبندند