آرایۀ شلومبرگرSchlumberger array, Schlumberger electrode arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن زوجالکترودهای داخلی برای اندازهگیری ولتاژ، در مقایسه با زوجالکترودهای خارجی جریان، خیلی به هم نزدیکاند
آرایۀ وِنِرWenner array, Wenner electrode arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای با الکترودهای همفاصله و متقارن که میتواند در امتداد خط اندازهگیری گسترش یابد
آرایۀ قطبی ـ قطبیpole-pole array, two-arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن دو الکترود جریان و پتانسیل پشت سر هم و در فاصلهای دور از هم بر روی خط برداشت (survey line) قرار میگیرند
آرایۀ دوقطبی ـ دوقطبیdipole-dipole array, double dipole arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای الکترودی که در آن یک دوقطبی جریان را به زمین میفرستد و دوقطبی مجاور اختلاف پتانسیل را اندازهگیری میکند
ابن ارویلغتنامه دهخداابن اروی . [ اِ ن ُ اَ وا ] (اِخ ) کنیت عثمان بن عفان ، خلیفه ٔ سیم . و اروی نام مادر اوست .
ارویلغتنامه دهخدااروی . [ ] (اِخ ) ابن الندیم در فصل اسماء الکتب المؤلفة فی المواعظ و الاَّداب و الحکم للفرس و الروم آرد: کتاب اروی و ذکر دیرها و ما تکلمت به من الحکمة. (الفهرست ابن الندیم چ مصر ص 439).
ارویلغتنامه دهخدااروی . [ اَ وا ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از رَی ّ و رِوی ̍. سیراب تر.- امثال : اروی من الحوت . اروی من النعامة ؛ لانها ترید الماء فان رائته شربته عبثاً. اروی من النمل </spa
ارویلغتنامه دهخدااروی . [ اَ وا ] (اِخ ) نامی از نامهای زنان عرب ، از جمله نام مادر عثمان . (از منتهی الارب ).