خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جهان تاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān tāb) آنچه به جهان نور و روشنایی میدهد ، عالمتاب ، نور دهندهی جهان .
-
جهان جو
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān ju) جویندهی جهان ، جویندهی عالم ؛ (به مجاز) پادشاه بزرگ و قدرتمند .
-
جهاندار
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahāndār) جهان دارنده ، نگهبان جهان ، پادشاه ، مدبرِ امور جهان ؛ (به مجاز) بزرگ و قدرتمند ؛ (در قدیم) خداوند .
-
جهان دخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān doxt) دختر شهره در عالم .
-
جهان شیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān šir) (به مجاز) کسی که به دلاوری و جسوری در جهان معروف است .
-
جهانگیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahāngir) جهان گشا ، بسیار مشهور در همهی جهان ، فراگیرندهی عالم .
-
جهان ناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān nāz) مایهی افتخار جهان ، فخر جهان .
-
جهانور
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahānvar) (جهان + ور (پسوند دارندگی)) ، جهاندار . ← جهاندار .
-
جواد
فرهنگ نامها
(تلفظ: javād) (عربی) بخشنده ، با سخاوت ، از نامها و صفات خداوند ؛ (در اعلام) لقب امام محمد بن علی بن موسیالرضا بن جعفر (ع) امام نهم ملقب به تقی .
-
جوان
فرهنگ نامها
(تلفظ: javān) آن که زمان زیادی از عمرش نگذشته است ، کم سن و سال ؛ (به مجاز) شاداب و با طراوت.
-
جوانشیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: javān šir) شیر جوان ، کنایه از جوان زورمند و دلیر است .
-
جوانمرد
فرهنگ نامها
(تلفظ: javān mard) (به مجاز) دارای خصلت های نیک و پسندیده مانند بخشندگی ، گذشت ، دلیری و کمک به دیگران .
-
جوانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: javāne) تازه ، نو ، به مجاز جوان .
-
جواهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: javāher) هر یک از سنگهای گرانبها مانند یاقوت و زمرد ؛ (به مجاز) آن که وجودش بسیار عزیز و ارزشمند یا دوست داشتنی است .
-
جوشن
فرهنگ نامها
(تلفظ: jo(w)šan) (عربی) نوعی لباس جنگی قدیمی شبیه زره ؛ (به مجاز) محافظت کننده از خطر ، آسیب .