خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فریمهر
واژهنامه آزاد
فرشته های مهربانی
-
مجسمه عدالت
واژهنامه آزاد
نماد عدالت که فرشته ای است با چشمانی نابینا که معمولا با چشم بندی بسته شده اند و در دست راستش ترازویی با دو کفه ی هم تراز و در دست چپپش شمشیری برا قرار دارد بعضا پای راستش بر کتاب ( قانون ) و پای دیگر و شمشیرش بر ماری بزرگ قرار دارد. تندیس معروفی از ...
-
شهر ناپرسان
واژهنامه آزاد
به جایی گفته می شود که قانون آن، قانون جنگل باشد و ظلم و جور و چپاول و جنایت در آن به انتها رسیده باشد و عادی شمرده شود، و نهایتاً داوری در دست ظالم و جابر باشد.
-
نبوغ
واژهنامه آزاد
فرهوشی. چون «سرپوشی» خوانده می شود.
-
نابغه
واژهنامه آزاد
فرهوش. چون «زرپوش» خوانده می شود.
-
گلونی
واژهنامه آزاد
(لری، خرم آباد) نوعی روسری که زنان لر به دور سر می بندند و عمدتاً با رنگ مشکی و گل های قرمز و سپید طراحی می شود.
-
گپو
واژهنامه آزاد
(لری، بویراحمد) بزرگ، عظیم الجثه ،
-
صورت جلسه
واژهنامه آزاد
نشست نامه.
-
پارنه
واژهنامه آزاد
(شمال غربی ایران) از ترکیب «پور» به علاوۀ «نر» درست شده و مخفف پورنر است که به گوسالۀ جوانِ نر گویند.
-
آوینه
واژهنامه آزاد
(تالشی) آئینه؛ از واژۀ آب و پسوند «ینه» تشکیل شده و به معنی آبگونه است که به مانند آب انعکاس نور دارد و تصویر را نشان می دهد.
-
پروتکل
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) پیمان. برای نمونه "پروتکل های ارتباطی" به پارسی می شود "پیمان های رسانش".
-
اپتیک
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) شیدیک.
-
پاچال
واژهنامه آزاد
(مینابی، هرمزگان) به مکانی گفته می شود که محل فروش و عَرضِه آبزیان و ماهی تازه است. در زبان فارسی، به این مکان، مغازه یا بازار ماهی فروشی گفته می شود. جمع واژۀ پاچال، پاچالون است به معنای بازارماهی فروشان. در حال حاضر بزرگ ترین، قدیمی ترین و سنتی تری...
-
یأس
واژهنامه آزاد
ناامیدی.
-
مهریاد
واژهنامه آزاد
یادگار خورشید.