خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آسمان
/'ās[e]mān/
معنی
۱. (نجوم) فضای بیپایان و نیلگون که بالای سر ما دیده میشود. رنگ آبی آن، رنگ هوایی است که کرۀ زمین را احاطه کرده است.
۲. (نجوم) فضایی که ستارگان و کهکشانها در آن قرار دارند.
۳. سقف بنا.
۴. نیروهایی ماوراءالطبیعه که بر سرنوشت انسان تاثیر میگذارند؛ سپهر؛ گردون؛ فلک.
۵. [قدیمی] روز بیستوهفتم از هر ماه اوستایی:◻︎ آسمانروز ای چو ماه آسمان / باده نوش و دار دل را شادمان (مسعودسعد: ۵۵۰).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. سپهر، سما، طارم، عرش، فلک، کرسی، گردون
۲. فضا، هوا ≠ زمین
دیکشنری
firmament, heaven, overhead, sky, welkin
-
جستوجوی دقیق
-
آسمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: ās(e)mān) فضای لایتناهی که منظومهها و صورتهای فلکی در آن قرار دارند ؛ (در اعلام) نام فرشتهای موکل تدابیر امور ؛ (به مجاز) عالم بالا ، درگاه قدس خداوند ، عالم غیب ، جایگاه فرشتگان ، عالم الوهیت و قداست ؛ (در قدیم) (گاه شماری) روز بیست و هفتم...
-
آسمان
واژگان مترادف و متضاد
۱. سپهر، سما، طارم، عرش، فلک، کرسی، گردون ۲. فضا، هوا ≠ زمین
-
آسمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āsmān] 'ās[e]mān ۱. (نجوم) فضای بیپایان و نیلگون که بالای سر ما دیده میشود. رنگ آبی آن، رنگ هوایی است که کرۀ زمین را احاطه کرده است.۲. (نجوم) فضایی که ستارگان و کهکشانها در آن قرار دارند.۳. سقف بنا.۴. نیروهایی ماوراءالطبیعه که بر...
-
آسمان
فرهنگ فارسی معین
(س ِ) [ په . ] (اِمر.) 1 - سپهر، فلک . 2 - هر یک از طبقات هفتگانه یا نه گانه افلاک در نظر قدما، فلک . 3 - یکی از ایزدان . 4 - روز بیست و هفتم از هر ماه خورشیدی . ؛ ~ به زمین آمدن کنایه از: اتفاق خارق العاده افتادن و نظم امور را به هم زدن .
-
آسمان
لغتنامه دهخدا
آسمان . [ س ْ / س ِ ] (اِ) چرخ . سماء. سما. فلک . اثیر. ام النجوم . سپهر. گنبد. گردون . گرزمان . خضراء. خضرا. میناء. عجوز. جرباء. رقیع. ضاحیه . جربةالنجوم . و آن بعقیده ٔ قدماء هفت باشد. مقابل زمین : اخترانند آسمانْشان جایگاه هفت تابنده دوان در دو و ...
-
آسمان
لغتنامه دهخدا
آسمان . [ س ْ / س ِ ] (اِخ ) نام کوهی نزدیک بندر نخیلو بجنوب ایران .
-
آسمان
لغتنامه دهخدا
آسمان . [ س ْ / س ِ ](اِ) نام روز بیست وهفتم یا بیست وپنجم و بعضی بیست وششم گفته اند از هر ماه فارسی . و در این روز نیک است بسفر دور شدن و نشاید هیچ کار دیگر کردن : مه بهمن و آسمان روز بودکه فالم بدین نامه پیروز بود. فردوسی .آسمان روز ای چو ماه آسمان...
-
آسمان
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: âsemun طاری: âsemun طامه ای: âsemon طرقی: âsemun کشه ای: âsemun نطنزی: âsemun
-
واژههای مشابه
-
اسمان
لغتنامه دهخدا
اسمان . [ اَ ] (اِ)صورتی است از آسمان که فلک باشد. || نام روز بیست وهفتم از هر ماه شمسی . (ناظم الاطباء). روز بیست وپنجم است از ماههای قدیم و بیست وهفتم نیز به نظرآمده است . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به آسمان شود.
-
اسمان
لغتنامه دهخدا
اسمان . [ اِ ] (ع مص ) فربه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). فربه کردن چیزی . (ترجمان علامه ٔجرجانی ). || فربه شدن . || فربه گشتن چاروایان کسی . || صاحب ستور فربه شدن . مالک گردیدن فربه را. || فربه خریدن . || تر کردن طعام را به روغن . || بسیاررو...
-
اسمان
دیکشنری فارسی به عربی
ارتفاع , سماء , غرفة علوية
-
گریه ٔ آسمان
لغتنامه دهخدا
گریه ٔ آسمان . [ گ ِرْ ی َ / ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از باران : گرستند از گریه جویی روان بیاید مگر گریه ٔ آسمان .سعدی (بوستان ).
-
گل آسمان
لغتنامه دهخدا
گل آسمان . [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است . (ناظم الاطباء).
-
گوهر آسمان
لغتنامه دهخدا
گوهر آسمان . [ گ َ / گُو هََ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اصل و جرم آسمان . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (مؤید الفضلا). || کنایه از کواکب باشد. (آنندراج ).