بادسنج آسیابیwindmill anemometerواژههای مصوب فرهنگستانبادسنجی پرهدار و چرخشی که محور چرخش آن افقی است
آسیالغتنامه دهخداآسیا. (اِ) دستگاهی خرد کردن و آرد کردن حبوب یا گچ و آهک و مانند آن ، یا گرفتن روغن و شیره ٔ نبات و جز آن را. رحی . طاحونه . آس .آسیاو. این کلمه بر همه ٔ انواع ا
بادیفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. کارکننده با باد: آسیای بادی، کشتی بادی، سازهای بادی.۲. ویژگی وسیلهای ارتجاعی مانند لاستیک که آن را از هوا پر میکنند: قایق بادی.۳. ویژگی سلاحی که با فشار
قرهبورانkaraburanواژههای مصوب فرهنگستانباد قوی شمال شرقی آسیای مرکزی که در بهار و تابستان میوزد متـ . سیهبوران black buran سیهتوفان 2 black storm 2
بورانburan, purga, burgaواژههای مصوب فرهنگستانباد قوی شمالشرقی در روسیه و آسیای مرکزی متـ . سپیدبوران white buran
بادآسلغتنامه دهخدابادآس . (اِ مرکب ) آس بمعنی آسیا که با باد گردد. آسیای بادی . مرکب از دو کلمه ٔ آس و باد. رجوع به این دو کلمه شود.