آسیا کردنgrinding 1واژههای مصوب فرهنگستانخرد کردن دانههای قهوه و تبدیل آنها به ذرات ریز برای دمآوری قهوه
آسیا کردن مرطوبwet millingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند جداسازی مواد تشکیلدهندة یک ماده که در آن ابتدا مواد در آب خیسانده و سپس آسیا میشوند
اسیالغتنامه دهخدااسیا. [ اَس ْ ] (هزوارش ، اِ) بلغت زندو پازند بمعنی سینه است که بعربی صدر خوانند. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ). این کلمه هزوارش است و در اصل آسیا ست که در پهلوی
آسیالغتنامه دهخداآسیا. (اِ) دستگاهی خرد کردن و آرد کردن حبوب یا گچ و آهک و مانند آن ، یا گرفتن روغن و شیره ٔ نبات و جز آن را. رحی . طاحونه . آس .آسیاو. این کلمه بر همه ٔ انواع ا
آسمایهmill-baseواژههای مصوب فرهنگستانمخلوطی که از آسیا کردن رزین و حلاّل و رنگدانه و افزودنیها بهدست میآید و از آن برای ساخت مادۀ پوششی رنگدانهدار استفاده میکنند
خردایشواژهنامه آزادفرایند شکستن و خرد کردن و آسیا کردن مواد معدنی صنعتی. خردایش در صنایع مختلف کاربرد دارد.