آسیبپذیریvulnerabilityواژههای مصوب فرهنگستانضعف در طراحی و راهاندازی و عملکرد مدیریت یک سامانه که باعث نقض خطِمشی امنیتی آن سامانه شود
ارزیابی آسیبپذیریvulnerability assessmentواژههای مصوب فرهنگستانشناسایی و اندازهگیری آسیبپذیریهای یک سامانه، شامل سنجش لطمهپذیری آن در برابر حمله
ممیزی آسیبپذیریvulnerability auditواژههای مصوب فرهنگستانفرایند شناسایی و مستندسازی آسیبپذیریهای خاص سامانههای مهم اطلاعاتی
حسابدارلغتنامه دهخداحسابدار. [ ح ِ ] (نف مرکب ) آنکه حساب خرج و دخل اداره یا جائی را نگاه میدارد . محاسب . حَسّاب .
ارزیابی آسیبپذیریvulnerability assessmentواژههای مصوب فرهنگستانشناسایی و اندازهگیری آسیبپذیریهای یک سامانه، شامل سنجش لطمهپذیری آن در برابر حمله
ممیزی آسیبپذیریvulnerability auditواژههای مصوب فرهنگستانفرایند شناسایی و مستندسازی آسیبپذیریهای خاص سامانههای مهم اطلاعاتی
سطح پذیرفتنی خطرacceptable level of riskواژههای مصوب فرهنگستانحداقل الزامات امنیتی که باید رعایت شود و براساس ارزش سامانهها و میزان تهدیدها و آسیبپذیری و الزامات بهرهبرداری و اقدامات مقابلهای تعیین میشود
سلاحگزینیweaponeeringواژههای مصوب فرهنگستانتعیین تعداد معینی سلاح برای صدمه زدن به یک هدف مشخص با در نظر گرفتن مواردی مانند میزان آسیبپذیری هدف، تأثیر سلاح، دقت پرتاب، معیار صدمه و احتمال تخریب
ارزیابی آسیبپذیریvulnerability assessmentواژههای مصوب فرهنگستانشناسایی و اندازهگیری آسیبپذیریهای یک سامانه، شامل سنجش لطمهپذیری آن در برابر حمله
ممیزی آسیبپذیریvulnerability auditواژههای مصوب فرهنگستانفرایند شناسایی و مستندسازی آسیبپذیریهای خاص سامانههای مهم اطلاعاتی