النگ گرولغتنامه دهخداالنگ گرو. [ اُ ل َ گ ِ گ ِ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند در 38 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه و معتدل است . سکنه ٔ آن 7 تن
غوثاذیمونلغتنامه دهخداغوثاذیمون . (اِخ ) (الَ ...) گروهی از حکماء او را معلم ادریس پیغمبر میدانند، و بقول بعضی وی «اغثاذیمون مصری » است و غوثاذیمون بمعنی خوشبخت و کامروا است . شهرستا
ضرب [موسیقی]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ]، ریتم، تمپو، سنگین -لارگو، آهسته - لنتو، آرام - آداجیو، روان - آندانته، پویان - مودراتو، تند -الگرو، دوان - پْرستو
النگ گرولغتنامه دهخداالنگ گرو. [ اُ ل َ گ ِ گ ِ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند در 38 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه و معتدل است . سکنه ٔ آن 7 تن