پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
گسیل گاماgamma emissionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن هستههای اتمی با بیرون فرستادن تابش الکترومغناطیسی پرانرژی، بهصورت پرتو گاما، از حالت برانگیخته به حالتی با انرژی کمتر نزول میکنند
آمیژهلغتنامه دهخداآمیژه . [ ژَ / ژِ ] (ن مف / نف ) آمیزه . (برهان ). || شاعر و موزون . (برهان ). || مرکب ، مقابل بسیط. (بهار عجم ). || (اِمص ) آمیغ. صحبت . آرمیدن با. آمیزش با جفت .- آمیژه مو ؛ دومو
آمیژگیchimerismواژههای مصوب فرهنگستانآمیختگی یاختهها یا مولکولهای دِنا و پروتئینهایی با خاستگاههای ژنی متفاوت
آمیژهchimera/ chimaeraواژههای مصوب فرهنگستانموجود زنده یا بافت یا مولکولی که از ترکیب اجزایی با خاستگاههای ژنی متفاوت به وجود آمده باشد
دِنای آمیژهایchimeric DNAواژههای مصوب فرهنگستانمولکول دِنای نوترکیب که از دو یا چند توالی با خاستگاههای ژنی متفاوت حاصل شده است
آمیژهلغتنامه دهخداآمیژه . [ ژَ / ژِ ] (ن مف / نف ) آمیزه . (برهان ). || شاعر و موزون . (برهان ). || مرکب ، مقابل بسیط. (بهار عجم ). || (اِمص ) آمیغ. صحبت . آرمیدن با. آمیزش با جفت .- آمیژه مو ؛ دومو
آمیژگیchimerismواژههای مصوب فرهنگستانآمیختگی یاختهها یا مولکولهای دِنا و پروتئینهایی با خاستگاههای ژنی متفاوت
آمیژهchimera/ chimaeraواژههای مصوب فرهنگستانموجود زنده یا بافت یا مولکولی که از ترکیب اجزایی با خاستگاههای ژنی متفاوت به وجود آمده باشد