خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آوَنْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ آونگ] 'āvan = آونگ
-
واژههای همآوا
-
آون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ آونگ] 'āvan = آونگ
-
عون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: عَون، جمع: اعوان] [قدیمی] 'o[w]n ۱. مساعدت؛ یاری.۲. (صفت) مساعد؛ مددکار؛ پشتیبان خادم.