آینلغتنامه دهخداآین . [ ی ِ ] (اِ) مخفف آیین : جشن سده امیرا رسم کبار باشداین آین کیومرث و اسفندیار باشد.منوچهری .
آییننامۀ بینالمللی امنیت کشتیها و تسهیلات بندریinternational ship and port facility codeواژههای مصوب فرهنگستانآییننامهای که سازمان بینالمللی دریانوردی برای تأمین و ارتقای امنیت کشتیها و تسهیلات بندری تدوین کرده و لازمالاجراست اختـ . آییننامۀ باکوب ISPS code
عین انیلغتنامه دهخداعین انی . [ع َ ن ِ اُ نا ] (اِخ ) موضعی است . (از منتهی الارب ). وظاهراً همان «عین انا» است . رجوع به عین انا شود.
عان عانلغتنامه دهخداعان عان . (اِ صوت ) حکایت صوت خر. عرعر. نهیق : بترنم هجای من خوانی سرد و ناخوش بود ترنم خرچو به عان عان رسی فرومانی ای مه عان عان خر نه عم عم خر [ کذا ]سوزنی .
آیندگانلغتنامه دهخداآیندگان . [ ی َ دَ / دِ ] (اِ) ج ِآینده . آنان که آیند. || آنان که پس از ای-ن ی-ا پ-س از ما بدین جهان آیند. مقابل گذشتگان .
آینه بندانلغتنامه دهخداآینه بندان . [ ی ِ ن َ / ن ِ ب َ ] (اِمص مرکب ) عمل تزیین خانه و کوی با نهادن آیینه ٔ بسیار بر دیوارها و جز آن .
موم آینلغتنامه دهخداموم آین . [ ی ِ ] (اِ مرکب ) مومیا. (ناظم الاطباء). موم آیین . رجوع به مومیا شود.