خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آیینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آیینه
لهجه و گویش بختیاری
âina آیینه.
-
واژههای مشابه
-
آیینَه دِق
لهجه و گویش بختیاری
âina-deq 1. آیینه دق؛ 2. (کنایى) شخص عبوس وترشرو.
-
جستوجو در متن
-
پچک آینه
لهجه و گویش مازنی
pechke aayne آیینه جیبی
-
اِینَه (ز)
لهجه و گویش بختیاری
eyna آیینه. (م)
-
خورد – آینه
لهجه و گویش مازنی
Khoord aayne آیینه ی جیبی
-
آرینه دار
لهجه و گویش مازنی
aarinedaar آیینه دار که پیشاپیش عروی حرکت کند
-
خورد آرنه
لهجه و گویش مازنی
Khoord aarene آیینه ی جیبی – آینه ی کوچک
-
اتاق عقد
لهجه و گویش تهرانی
در شبستان رو به قبله آیینه ،جانماز ترمه یا مخمل ، یک شاخه نبات،و شیرینی گذاشته ـ هنگام عقد اسپند و کندردود میکردند.