مدیریت بر مبنای سرکشیmanagement by walking around, management by wandering about, management by walking about, MBWAواژههای مصوب فرهنگستانروشی در مدیریت که در آن بر حضور مستقیم و سرزدة مدیریت در امور کاری و گفتوگو با کارمندان تأکید میشود
هباعلغتنامه دهخداهباع . [ هَِ] (ع اِ) ج ِ هُبَع. شتر بچگانی که در آخر نتاج زاده باشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به هبع شود.
هبایةلغتنامه دهخداهبایة. [ هَُ ی َ ] (ع اِ) پوست درخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). هبایةالشجر؛ پوست درخت . (از اقرب الموارد).
ابأهلغتنامه دهخداابأه . [ اِءَ ] (ع مص ) قصاص کردن . || با مأوی بردن . || بازگردانیدن . || گریختن . || پوست را دباغت کردن . پیراستن پوست را.
صربعرلغتنامه دهخداصربعر. [ ص ُ ؟ ] (اِخ ) لقب پدر صردر شاعر معروف است . ابن خَلّکان گوید: لان اباه کان یلقب صربعر، لشحه . و معنی لغوی کلمه جمعکننده ٔ بعرور (پشکل ) است .