ایتطاملغتنامه دهخداایتطام . [ ت ِ ] (ع مص ) ائتطام .به مرض اطام گرفتار شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
دائسلغتنامه دهخدادائس . [ ءِ ] (ع اِ) خرمنگاه . || (ص ) مرد خرمن کوب . و قولهم اتتهم الخیل دوائس ؛ یعنی یکی بعد دیگری آمدند آنها را اسپان . (منتهی الارب ).
دوائسلغتنامه دهخدادوائس . [ دَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ دائس . (آنندراج ): أتَتْهُم الخیل دوائس ؛ یعنی یکی بعد از دیگری آمدند آنها را اسبان . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به دائس شود.