ابتکار در برابر احساس گناهinitiative versus guiltواژههای مصوب فرهنگستانمرحلۀ سوم تحول در نظریۀ اریکسون که محور آن احساس آزادی کودک در طرحریزی و راهاندازی و بهکارگیری شکلهای مختلف خیالپردازی و بازی و فعالیتهای دیگر است
ابتکارلغتنامه دهخداابتکار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بامداد کردن . (زوزنی ). بامداد از جای شدن . (تاج المصادر بیهقی ). پگاه برخاستن . بامداد از جای رفتن . || اول چیزی دریافتن . بنوبر و اول چیزی دست یافتن . نوباوه ٔ چیزی واگرفتن . (زوزنی ). نوباوه ٔ چیزی فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). به اول چیزی رسی
ابتکاردیکشنری فارسی به انگلیسیcreativeness, creativity, gumption, imagination, ingenuity, initiative, innovation, inventiveness, originality
ابتکارلغتنامه دهخداابتکار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بامداد کردن . (زوزنی ). بامداد از جای شدن . (تاج المصادر بیهقی ). پگاه برخاستن . بامداد از جای رفتن . || اول چیزی دریافتن . بنوبر و اول چیزی دست یافتن . نوباوه ٔ چیزی واگرفتن . (زوزنی ). نوباوه ٔ چیزی فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). به اول چیزی رسی
ابتکاردیکشنری فارسی به انگلیسیcreativeness, creativity, gumption, imagination, ingenuity, initiative, innovation, inventiveness, originality
ابتکارلغتنامه دهخداابتکار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بامداد کردن . (زوزنی ). بامداد از جای شدن . (تاج المصادر بیهقی ). پگاه برخاستن . بامداد از جای رفتن . || اول چیزی دریافتن . بنوبر و اول چیزی دست یافتن . نوباوه ٔ چیزی واگرفتن . (زوزنی ). نوباوه ٔ چیزی فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). به اول چیزی رسی